در زمان حکومت ساسانیان، سرزمین فارس به پنج قسمت به عنوان استان یا کوره تقسیم میشده که هر کدام دارای چند واحد به عنوان قسمتهای شهری آن بوده است. بزرگترین کوره سرزمین فارس، استخر بوده که به واحدهای یزدخواست، آباده، اقلید، سورمق، قهستان، خفرک، رامجرد، مرودشت، ابرج، کامفیروز، کربال، بیضا، خرامه، نیریز، یزد، خیر و ارسنجان تقسیم میشده است.
این بار در کلوت از قلعه و دژ ایزد خواست و پیشینه باستانی کهن آن خواهیم گفت.
یزد خواست یا همان ایزد خواست کنونی، واحدی بوده که در آن علاوه بر شهر، دارای قلعهای چند اشکوبهای، کاروانسرا، پل، سد و آب بند بوده است. قلعه و دژ ایزد خواست بر روی صخرهای رسوبی در کنار درهای نسبتا عمیق امتداد یافته است. قلعه به دلیل قرارگیری بر روی این صخره، با تنها راه ورودی، آنهم در سمت جنوبی غیر قابل نفوذ در موقع حمله دشمنان و راهزنان بوده است. دیوارههای عمودی صخره و قرارگیری هوشمندانه این قلعه باستانی روی آن، ورود به آن را تنها از همین راه، آنهم با پلی باریک و چوبی میسر میساخته، پلی چوبی که با برداشتن آن راه ورود به قلعه به گونهای بسته میشده که از هیچ طرف امکان هجوم و تصرف قلعه وجود نداشته است.
داخل قلعه، مسیری کم عرض از ورودی آن، با اتصال کوچههایی فرعی و با عرض و طولی کم در جهت پل ورودی امتداد داشته است، این مسیر تا انتهای قلعه ادامه دارد و تمامی فرعیها از آن منشعب میشود. تخمین زده میشود قلعه در دوره ساسانیان ساخته و استفاده میشده که میتوان از روی آثاری که هنوز هم درون قلعه وجود دارد به آن دلالت کرد. یکی از این شواهد در سمت راست ورودی قلعه است که با ریختن دیواره اصلی و نمایان شدن خشتهای آن که در اندازه ۴۰/۴۰/۱۳ سانتی متر میتوان بر آن استنادی به نحوه ساخت و مصالح دوره ساسانی داشت. این نمونه خشتهای بزرگ با نام خشتهای گبری مربوط به دوره ساسانی میباشند که با فرو ریختن دیوار اصلی جنوبی قلعه نمایان شده است.
متاسفانه طی سالیان اخیر و با ریزش باران و برف بر روی این بستر رسوبی و از طرفی عدم رسیدگی به مسیر عبور هرز آبها شاهد ترکهای بسیاری هر ساله در قسمتی از آن هستیم. تقریبا هر ساله شاهد فرو ریختن قسمتی از بدنه صخره و در نتیجه به همراه آن، قسمتی از دیوارههای قلعه هستیم.
صدمهای جبران ناپذیر برای از میان رفتن هویت و تاریخی از سرزمین فارس و آثاری مهم از حکومت ساسانیان بر این منطقه که به تدریج با بیمهری متولین و وزارت میراث از میان خواهد رفت.
در داخل قلعه شواهدی از دورههای مهرپرستی، زرتشتیان و آتش پرستی، مسیحیان و سپس دوره اسلامی وجود دارد. شواهدی که بر قدمت قلعه افزوده و گمانهزنیهایی در این مورد وجود دارد. از این دست میتوان به قسمتی از قلعه اشاره کرد که به صورت چهارطاقی وجود داشته و با تغییرات ظاهری زیادی که در دورههای مختلف بر روی آن صورت گرفته و همینطور خرابیهایی که به دلیل فرو افتادن قسمتهایی از صخره رسوبی حاصل شده است، هنوز هم میتوان از آثار به جای مانده به نظریههایی قاطع از کاربرد آن رسید.
این بنای چهارطاقی هم اکنون به صورت مسجدی دیده میشود که در حقیقت برای تبدیل آن، سه دهانه شرقی، جنوبی و غربی را دیوار کشیده و ورودی آن را از سمت شمال قرار دادهاند. با این کار بنایی چهار گوش ایجاد شده که طول هر ضلع آن حدود ۵ متر است و زیر گنبد اصلی آن نیز پوششی قوسی شکل ایجاد کردهاند تا بنای مسجد با سقفی متناسب با ابعاد خود پیدا کند و در نهایت نیز در گوشه دیوار جنوبی آن نیز محراب کم عمقی را جاسازی کردهاند.
در قوس بزرگ درب ورودی این مسجد، خشتهای گبری هنوز مشخص است که علاوه بر آنها دو سکوی سنگی بزرگ نیز از دوره ساسانیان در طرفین آن مشخص است. متاسفانه در سالیان گذشته با عدم مرمت لازم قسمتی از بدنه شرقی این چهار طاقی و قسمتی از گنبد آن، به همراه صخره زیرین خود به درون دره مجاور ریزش داشته است و به مرور احتمال آن وجود دارد که کل چهار طاقی به دره مجاور ریزش پیدا کند. این چهارطاقی به نظر میرسد قبلا به صورت کلیسا و قبل از آن نیز کاربری خاص به منظور آتشکده داشته است و از دوردست این آتشگاه دیده میشده است.
هنوز هم آثاری از شهر قدیمی یزدخواست در پایین قلعه و در درهای خشک که روزگاری رودخانهای از آن عبور میکرده وجود دارد، در زیر کوه مشرف به این شهر کهن نیز آثار غارهای دستکند دیده میشود که تا عصر حاضر نیز به عنوان انبار و یا محلی برای نگهداری احشام از آنها استفاده میشده است. در شهر هنوز هم آثار خرابههایی از آسیاب و حمام عمومی به جا مانده است. با ورود به حمام به محوطه سربینه وارد میشویم که با طرحی چهارگوش با حوضی در وسط دارای شاهنشین در چهار طرف خود بوده که به وضوح طرح حمامهای دوره صفویه و قاجاریه را تداعی میکند، البته به استناد کتیبهای که در داخل حمام وجود دارد حمام در دوره صفویه و زمان سلطنت شاه سلطان حسین ساخته شده است. مصالح به کار رفته در بنای این حمام آجر، ملات گچ، سنگ و ساروج است که با وجود استحکام بنا، متاسفانه به دلیل عدم موازین حفاظتی در آن در حال تخریب است.
ساخت کاروانسرا و برج نگهبانی نوربخش در روبروی قلعه تاریخی ایزدخواست به دوران صفویه برمیگردد که کاروانسرا با بازسازی انجام شده به تازگی در لیست و فهرست کاروانسراهای ثبت شده در یونسکو به همراه دیگر کاروانسراهای تاریخی ایران + قرار گرفته است.
از دیگر آثار کهن یزدخواست سد قوسی سربند است که در ده کیلومتری شهر ساخته شده است. در حال حاضر جز ویرانهای از این سد که طولی حدود ۶۵ متر و عرضی حدود ۶ متر دارد دیده نمیشود. سدهای قوسی در ایران پیشینهای در حدود ۱۰۰۰ سال دارند که میتوان به سدهای قوسی کبار در بین قم و کاشان و سد شرق در مجموعه کلات نادری اشاره کرد. سد سربند یزدخواست با مصالحی چون سنگ لاشه از کوههای اطراف، ملات گچ و ساروج ساخته شده و به یقین دست سازهای از دوره ساسانیان محسوب میشود. متاسفانه در حال حاضر جز ویرانهای از این سد چیزی باقینمانده است. کاربرد آن به یقین برای استفاده در کشاورزی و از طرفی مهار سیلابهای فصلی است که به دیواره شرقی صخره و قلعه یزدخواست صدمهای وارد نسازد.