از مراسم پیرشالیار، زاهدی فرزانه چه میدانیم. اینبار در کلوت از این مراسم به صورت بسیار کامل خواهیم گفت.
کردها این مردمان غیور و کوشا با سنتهایشان زنده هستند، سنتهایی که در آنها موسیقی، رقص و آواز نقشی فراتر از هنر دارد و این آیین، ریشه در فرهنگ و تاریخ و سنتهای کهن در این دیار دارد. کردستان استان غربی کشور بنا به ملاحظات سیاسی و امنیتی شاید به درستی نشان داده نشده و همیشه به نوعی چون پاشنه آشیل، برای ایجاد فرقه افکنی و قوم ستیزی به آن نگاه شده، تا جایی که هنوز هم این استان پهناور و زیبا در محرومیتی غریب و دورافتاده از نظرها قرار گرفته است.
در ایرانمان، با وسعتی گسترده در میان اقلیمی متفاوت کردستان را میتوان جستجو کرد، در آمیزهای از مراسم کهن که بعضا قدمتی بسیار داشته مراسمی که در روح و کالبد این مردمان غیور از دل تاریخ به فرهنگ آنها رسیده است. آیینهایی که مردمان این خطه از میهن، با همه فراز و نشیبهای پیش آمده در روزگار، توانستهاند به خوبی آنها را حفظ کرده و سینه به سینه به نسل بعد انتقال دهند.
بنا به آثار به جا مانده در منطقه اورامانات به عنوان مکانی برای زندگی مردم زاگرس نشین، از دوران قبل از اسلام نیز آیینها و مراسمی کهن در این منطقه باستانی وجود داشته است. دورانی که شاید به قبل از زرتشت نیز باز میگردد و شاید بتوان از این داستانها و مراسم مخصوص این منطقه حتی به دوره مهرپرستی و میترایی نیز بازگشت، همانطور که هنوز روستاها رو به آفتاب و خورشید مقدس بوده و یا داستان دیوها که خود به نام برخی از مناطق نیز تبدیل شده است. مناطقی چون دیوانخانه، ییلاق دیو و یا قدیمیترین روستای اورامانات که دیواندره است، همگی نشانه وجود مقدس شمردن موجوداتی به نام دیو بوده است. بعد از این دوران و ورود به دوره زرتشت به اهورامزدا و باز دیو برمیخوریم که هر آنچه هست دلالت بر قدمت منطقه اورامانات حتی قبل از وجود ساکنان آریایی است. شواهد وجود مردم آریایی در کنار رودخانه سیروان وجود داشته که با آبگیری سد هجیج به زیر آب رفته است.
مراسم آیینی پیرشالیار، زاهدی فرزانه یکی از مراسم خاص منطقه اورامانات است، مراسمی به عنوان یادبود عروسی مقدس پیر و دانایی فرزانه و زاهد که چهره افسانهای خود را در غبار قرون، به شخصیتی مذهبی و عرفانی تبدیل کرده است. این مراسم هرساله پذیرای مشتاقان و پیروان آن زاهد فرزانه در نیمه فصل زمستان است که با پتانسیل بالای خود میتواند به عنوان میراث ناملموس کشور در سازمان یونسکو به ثبت برسد. آیینی که بنا به شواهد تاریخی رد آن نه تنها به دوران قبل از اسلام میرسد، بلکه احتمال وجود آن در زمان قبل از زرتشت نیز میرود.
اورامانات تخت، روستایی از بخش سروآباد در شهرستان مریوان، در نزدیکی صفر مرزی کشور ایران و عراق، است جایی که با فاصله چند کوه بلند، از خطهای کردنشین به خطه دیگر آن در کشوری همسایه میرسد. این روستا آنقدر دور وصعب العبور بوده که توانسته فرهنگ اورامانی را با اعتقاداتی آمیخته به مذهب، آن هم بدون کمترین تغییر برای نسلهای پی در پی نگهداری کند. اورامانات تخت میان سلسله کوههایی به نامهای تخت و شاهو و کوسالان و گردنه پیر رستم قرار گرفته است که از جنوب به شهرستان پاوه از شمال به شهر مریوان از غرب به سلسله کوه های تخت و از شرق به شهر سروآباد منتهی میشود. فاصله آن تا شهر مریوان حدود ۶۰ کیلومتر است.
برای معنا و نامگذاری نام اورامان گمانهزنیهای متعددی شده است.
هه ورامان که در لهجه محلی ترکیبی از هه ور به معنای برآمدگی و ارتفاع محل و امان به معنی بالا آمدن است. ترکیب این دو به جایی گفته میشود که از مناطق کنار خود بلندتر است.
در توصیفی دیگر اورامان را زندان اسکندر نام بردهاند که در زمانی دور فردی در آن محبوس شده و با گرسنگی زیاد فریاد گرسنهایم را سر میداده که در زبان اورامی به اورامان برمیگردد و بر روی این روستا باقی مانده است.
از طرفی در دیوان شعری به نام صیدی که بالای ۱۶۰ سال پیش سراییده شده، اسم روستا را ئورومون Awrwmwn ذکر کرده که بسیار از نظر واژه شناسی به اورامان نزدیک است که به معنای آتش پناهم ده بوده که به زمان و دوران زرتشتیان برمیگردد.
از نظر واژه شناسی نیز هورامان از دو واژه هور و مان تشکیل شده است که هور به معنای روشنایی، خورشید و مان نیز به معنای محل و پناهگاه از مصدر کلمه ماندن میباشد. از همین روی اکثریت روستای منطقه نیز رو به خورشید و در دامنه شیب دار کوهها قرار گرفته که میتواند از همین جهت نام اورامان را برای این منطقه متصور شد.
در داستانها آمده که پیربابیل، پدر پیرشالیار از عراق به اورامانات مهاجرت کرده و قبل از تولد پیرشالیار نیز از دنیا میرود. فرزندش پیرشالیار در کنار عموی خود کودکی را به نوجوانی رسانده و به آن درجه از زهد میرسد که در سن پانزده سالگی، پس از چله نشینی در غاری نزدیک روستا، به کراماتی دست یافته و روستاییان منطقه به پیروان او تبدیل میشوند، دنبال کنندگانی که هنوز هم، اعتقاد به کرامات و معجزات از سوی آن پیر فرزانه دارند.
بد نیست بدانیم، در این منطقه به بزرگانی که به عرفان رسیده یا در حرفهای متبحر شده و سرآمد دیگران میباشند پیر گفته میشود و سرآمد پیرهای منطقه را شاهیار مینامند، پیرشاهیار که به احتمال زیاد در گذر زمان به پیرشالیار درآمده است.
فرزند پیر بابیل از کودکی چوپان بوده و بنا به روایات نشانههایی از زهد داشته و به مرور با رشد و جوانی مرشدی زاهد در منطقه اورامانات میشود. مرشدی که به دور خود پیرهای دیگر منطقه را جمع می کند . از طرفی در عقیده برخی از مردم منطقه، پیرشالیار در قرن پنجم هجری با نام سید مصطفی مشهور بوده که خود مرید شیخ عبدالقادر گیلانی با شجرهای متصل به امام محمد صادق است.
حال بر اساس داستانی کهن، عروسی مقدس از آنجا آغاز میشود که در گذشتهای نامعلوم، کاروان دختر پادشاه بخارا که در طلسم دیوها، کر و لال شده بوده به این منطقه میرسد و توسط پیرشالیار با کشتن دیوها شفا مییابد. پادشاه بخارا نیز بر طبق پیمان، دختر خود بهارخاتون را طی مراسمی خاص به عقد پیرشالیار درمیآورد. به دلیل فقر مالی پیرشالیار مردم منطقه با کمک یکدیگر عروسی را برگزار میکنند. این مراسم تا به امروز نسل به نسل، همراه این مردمان بوده و اکنون نیز توسط خانوادههای رستمزاده و بخشی، متولیان تولیت مزار این فرزانه به صورت نوبتی در هر سال، آن هم به صورت موروثی در نیمه فصل زمستان اجرا میشود. اجرای مراسم توسط طوایف منطقه به همان صورت که در قدیم انجام میشده، صورت میگیرد و به همین علت این رسم و آیین به خوبی توسط این مردمان حفظ شده است.
در روستای اورامانات تخت، هماکنون خانهای منسوب به پیرشالیار در اختیار تولیت مراسم است و از آن به عنوان پایگاه شروع و خاتمه مراسم استفاده میشود. در قدیم کشت ذرت قرمز در اورامانات مرسوم بوده که بنا به گفتهها بذر این ذرت توسط پدر پیرشالیار از شام در عراق به منطقه آورده شده است. اکنون هم کشت و برداشت محدود محصول و همینطور پختن نان از آرد این ذرت قرمز برای مراسم سالیانه، توسط تولیت مراسم انجام میشود. در ییلاقات منطقه نیز تعدادی درخت گردو وجود دارد که به نام درختان پیرشالیار معروف است که تولیت به همراه خانواده خود در جمعآوری محصول اقدام میکند تا در مراسم عروسی هر ساله از آنها استفاده شود.
چند روز قبل از شروع مراسم، تولیت به همراه دو مرد و همینطور پسران روستا در تقسیم حدود شش هزار گردوی بدست آمده از درختان، در بین اهالی روستای سرپیر و اورامانات شروع مراسم را یادآور میشود، این تقسیم گردو خبر از شروع مراسم را میدهد. مراسم به نحوی برنامهریزی میشود که در روز جمعه به اتمام برسد، برای همین زمان اجرای مراسم در هر سال با سال قبل کمی اختلاف دارد. اهالی با دریافت گردوها، کمی آرد و گندم به جای آن، برای متولی به خانه منسوب به پیرشالیار عودت میدهند تا با جمع شدن آنها در پخت نان مراسم، مورد استفاده قرار گیرد. باید توجه داشت که به دلیل کوهستانی بودن منطقه کشت گندم برای مصرف هر خانوار محدود است، بنابراین دادن گندم و آرد، آنهم از آذوقه هر خانوار برای چنین مراسمی در این منطقه بسیار ارزشمند بوده و حکایت از اهمیت این مراسم در بین مردم منطقه دارد.
بنا به روایات بدنیا آمدن فرزند پیرشالیار به نام محمد غیبی نیز یک سال بعد درست در روز مراسم عروسی بوده و به نوعی این آیین با عروسی و بدنیا آمدن فرزند درهم ادغام شده است، دختران و پسران روستای اورامانات تخت قبل از طلوع آفتاب به کوچهها آمده و فریاد میزنند (کولاروژنه یا به گویش اوراماناتی،کولاوروجنی یا کلاروچینه) که به معنی خبر برای شروع روز مراسم پیرشالیار است. اهالی روستا به بچهها خرما، بیسکویت، مغز گردو، توت خشک و آبنبات میدهند. این مراسم کوچه گردی پیش از طلوع آفتاب به پایان میرسد.
با طلوع آفتاب متولی و دیگر مردان روستا، گاو و گوسفندان را برای قربانی کردن به جلو خانه منتسب به پیرشالیار میآورند. اولین قربانی همیشه یک گاو نر است، وظیفه قربانی کردن دامها را طایفه پاشا بر عهده دارند. همانطور که گفته شد در طول مراسم وظیفه هر طایفه مشخص است، این وظایف در طی سالها به همین صورت انجام گرفته است. در این مراسم هر ساله تعداد دو راس گاو، ده راس گوسفند و بیست و هفت راس بز قربانی میشود.
غذای روز مراسم در خانه منتسب به پیرشالیار پخته میشود. غذای روز اول آش مخصوصی است به نام هولوشینی یا چاشتهتشی که از گوشت دامهای قربانی، آرد، پیاز، گندم و دانه انار پخته میشود. تمامی این مایحتاج توسط روستاییان به عنوان نذر در اختیار متولی و برای پخت آش قرار گرفته است. زنان در این مراسم هیچ نقشی نداشته و تنها در روز آخر، پخت نان را به عهده میگیرند. در قدیم طایفهها هر کدام بر طبق سنتی که بوده وظایف خود را به شرحی که میآيد انجام میدادهاند.
طایفه هواس وظیفه آشپزی را به عهده داشتهاند، طایفه غنیها هم وظیفه تقسیم آش نذری مخصوص را به عهده داشتهاند که بعد از نماز عصر و در همان روز اول مراسم انجام میشود. پس از تقسیم غذا، مراسم دف و رقص سماع در جلوی خانه منسوب به پیرشالیار توسط مردم و صوفیان و دراویش انجام میشود که در این مراسم طایفه رحمتی و سادات طبق سنت سالهای قبل دفنوازی میکنند. پس از نماز مغرب تقسیم گوشت نذری بین کسانی که مراجعه میکنند با دادن پول یا گندم یا پیاز صورت میگیرد، تقسیم گوشت به عهده طایفه یادگار میباشد.
در روز دوم، طایفه غنیها که وظیفه تقسیم آش نذری را به عهده داشته، همانند روز اول آش متبرک را بین اهالی تقسیم کرده و دوباره پس از آن، مراسم سماع و ذکر در جلو خانه منسوب به پیرشالیار انجام میشود. در این روز پس از نماز مغرب، مردان در خانه پیرشالیار جمع شده و بزرگان هر طایفه در محل مخصوص خود بر روی سکوهایی که دورتادور خانه درست شده نشسته که به این مراسم شب (نیشت) میگویند. هماهنگی این روز هم با تولیت پیرشالیار است و تولیت با نان پخته شده که تبرک شده به همراه آش از مهمانان پذیرایی میکند. پس از این شب به مدت پنج روز هیچ مراسمی در روستا اجرا نشده تا در روز سه شنبه و چهارشنبه هفته دوم بعد از این مراسم، به نیت مردگان نان پخته شده که مخلوطی از آرد گندم و گردو با سبزی کوهی و زردچوبه است را بین اهالی تقسیم میکنند و تعدادی نان هم برای مراسم روز جمعه ذخیره میشود.
لازم به ذکر است با وجود قدمت زیادی که اجرای این مراسم دارد، به مرور زمان نقش طایفهها کمرنگ شده و تا چندی پیش، بیشتر مراسم را متولیان و طایفههای غنی و هواس انجام میدادند که در حال حاضر نیز به عنوان تنها متولیان به این کار مشغول هستند.
مراسم تِربی یا جمعه خاک هم به عنوان آخرین روز مراسم در هفته سوم بهمن ماه اجرا میشود. در این روز اهالی روستای اورامانات به سه دسته تقسیم میشوند. یک عده به زیارت قبر سیا برادر پادشاه بخارا میروند که در پانصد متری غرب روستا واقع شده، یک عده به زیارت مزار پیرخالو در شمال شرقی روستا میروند که بر بلندای کوه واقع شده است و دسته آخر هم به مزار پیرشالیار در دو کیلومتری شرق روستا روانه میشوند. در کنار مزار پیرشالیار سفرهای پهن میشود و همه مردم برای تبرک، نانهای خود را درون آن میگذارند و متولی به همراه مردان دیگر در تقسیم نان به همراه ماست اقدام میکنند و مراسم به پایان میرسد.
تمامی این مراسم بر اساس سنت رایج منطقه اورامانات و وصیت پیرشالیار برگزار میشود، مراسمی که در فرهنگ اقوام کرد هم اکنون نیز جاری است. میتوان گفت با این نوع مراسم است که همبستگی اقوام در کنار هم شکل میگیرد و این خطه زیبا از کشورمان را متفاوتتر از بقیه مکانها میسازد.
البته در تکمیل این آداب بد نیست بدانیم، این مراسم در دو فصل زمستان و بهار انجام میشده که مراسم اصلی در سرمای سخت منطقه، در هفته اول تا سوم بهمن ماه اجرا میشود تا مردم بتوانند علاوه بر موارد آیینی که مطرح شد از احوالات یکدیگر با خبر شوند. در زمان گذشته، با توجه به دور بودن روستاها از یکدیگر، مردم روستاهای منطقه با این مراسم به دور یکدیگر جمع میشدند و از حال و احوال هم جویا شده و در این بین اگر کسی مشکلی داشت، کمکی را از دیگران دریافت میکرده تا در نهایت همه بتوانند از مشکلات زمستانی سخت، با همراهی یکدیگر عبور کنند. در بهار نیز روز چهل و پنجم از این فصل یعنی در نیمه اردیبهشت ماه این مراسم برگزار میشود تا با جمع شدن به دور هم، به برنامه ریزی و مشخص کردن وظایف هر خانواده در امر کشت و کار سال جدید پرداخته و موارد عمومی و اجتماعی خود را در جامعه روستا تعیین نمایند.
با همه این گفتهها میتوان ترتیب مراسم را بدین ترتیب نام برد: خبر در هفته اول بهمن ماه، کلاروچینه در چهارشنبه اول بهمن ماه، ذبح حیوانات، پخت آش نذری، رقص و سماع عارفانه در چهارشنبه و پنجشنبه اول بهمن ماه، پنجشنبه شب به نام شب نیشت و هفته سوم بهمن ماه مراسم تربی که خود نوعی استقبال و پیشواز بهار محسوب میشود.
در طی تمام این سالها تنها در سال ۱۳۷۵ بود که به خاطر فوت شیخ عثمان مرشد بزرگ صوفیها در ترکیه این مراسم به صورت کامل اجرا نشد و تنها قسمتهایی چون خبر و کلاروچنه، ذبح حیوانات، پخت آش نذری و تربی در آن سال صورت گرفت.
استان کردستان را باید رفت، دید، دید و با تمامی حواس حس کرد، استانی با فرهنگ و هنر غنی که شاید تاکنون به درستی شناخته و معرفی نشده و کمتر در لیست مقاصد گردشگری قرار گرفته است. استانی که با قابلیت فراوان خود در صنعت گردشگری کشور و حتی منطقه میتواند به قطب گردشگری تبدیل شود و با فرهنگ و آیینهای منحصر به فرد خود به عنوان میراث ناملموس معرفی شود.
به امید آن روز که بتوانیم همه مکانهای دیدنی کشورمان را به همراه آیینها و مراسم خاص خود به نحوی شایسته به مردم کشورمان و دیگر کشورهای جهان معرفی کنیم و بتوانیم با نشان دادن وجودیت اصلی آنها، پی به ارزشهای این مراسم کهن ببریم.
عکسها و فیلمهای بیشتری از این مراسم را میتوانید از این لینک + در اینستاگرام و هایلایت کردستان ببینید، ضمن آنکه گزارش کاملی از آن در ماهنامه سفر شماره ۹۲ به چاپ رسیده است.